بنام الله خالق بی همتا به مناسبت سفر پر خیر برکت مقام معظم رهبری به شهر مقدس قم شهر امن الهی و دیدار معظم له با طلاب و اساتید بزرگوار حوزه علمیه مقدسه قم ، نکاتی را معظم له نسبت به تحول در حوزه های علمیه اشاره کردند که برای خواننده گان و مخاطبان عزیز این وبلاگ حائز اهمیت است بر میشمارم ، گرچه نوشتار اینجانب خالی از اشکال نیست ولی شما خواننده محترم با نظرات سازنده خود در هرچه بهتر نوشتن این وبلاگ کمک خواهد کرد انشاء الله

رهبر معظم انقلاب با تاکید فراوان بر این نکته که حوزه های علمیه امروز باید هرچه بیشتر با علوم عقلی و فلسفه اسلامی آشنا بشوند و در حوزه های علمیه این دروس یکی از دروس اصلی حوزه علمیه شمرده بشود .

ایشان همچنین نسبت به تحول در حوزه علمیه تاکید فراوانی داشتند .

در گذشته ، اگر استادی درس خارج را شروع می کرد ، چنانچه از او سئوال می کردید که می خواهید کجا را شروع کنید ؟ مثلا پاسخ می داد که می خواهد درس خارج را شروع کند .اگر می پرسیدید که چه درسی را می خواهید شروع کنید ؟ مثلا می گفت می خواهم کتاب صلوه را شروع کنم .

حالا اگر می پرسیدید چرا می خواهید کتاب صلوه را شروع کنید ؛ پاسخی داده می شد ، این نبود که چون مسائل صلوه مهم است و کسی به آن نرسیده و این موضوع ، زمین مانده است و من می خواهم بحث کنم ، تا این موضوع ، زمین نماند و مردم نماز بخوانند . یقینا"   جواب این نبود و مردم ، نماز خواندنشان را بلد بودند و مسائل صلوه از همه بیشتر هم کار شده و این قدر در خصوص این امر کتاب نوشته شده است و گفته شده است که همه بلد هستند ، مطالب در کتب فقهی وجود داشت و علمای بزرگ و مجتهدان طراز اول و پدران فقه ، کتاب نوشته بودند که اصلا احتیاج به این کار جدید نبود ؛ یعنی داعی رفع نیاز نبود .البته داعی دیگری بود . آن داعی دیگر چیست ؟ ممکن بود ، چیزهای گوناگونی باشد یکی از آنها این بود مثلا در باب صلوه ، آدم بیشتر می تواند هنر نمایی کند، یا بهتر می تواند طلبه تربیت نماید . مثلا روایت و قوانین اصولی و قواعد زیاد است ؛ به همین خاطر ، این جا بهتر می شود کار کرد ؛ اما کسی دنبال نیاز نبود .

آن روزی که در کشور ، (بیمه) به وجود آمد ، هیچ فقیه و درس خارجی ، در باب بیمه ـ که بالاخره یکی از معاملات است ـ شروع نکرد و نگفت ببینیم آیا معامله است یا نیست ؛ شرعی است یا شرعی نیست ؛ اگر شرعی است به چه دلیل و چه معامله ای است ؟ اگر شرعی نیست ، به چه دلیل ؟ آن روز ی که در دنیا و از جمله در ایران ـ مثلا ده ، بیست سال پیش ـ تعاونی ها به وجود آمده ، در حوزه های علمیه ، در حوزه های ، اساتید و فقها به این فکر نیفتادند که مسئله ی تعاونی چیست ؟ آیا معامله مستقلی است ؟ آیا داخل در یکی از عناوین معاملات است ؟ اگر داخل در یکی از عناوین است ، آن عنوان چیست ؟ آیا شرایط تعاونی ها ی موجود ، با شرایط آن عنوان تطبیق می کند یا نه ؟ چه چیزی از آن کم است ؟ چه کاری لازم است انجام بشود ؟ هیچ کس درباره اینها فکر نکرد .

شاید در حوزه های علمیه ، اصلا کسی نفهمید که چیزی به نام (تعاونی ) می آید ، یا آمده است ، یا چیزی به نام (بیمه )به وجود آمده است .

در گذشته درس گفتن و درس شروع کردن و درس خواند ، تابع نیازهای جامعه نبود. شما وقتی که به حوزه می رفتید و می خواستید درس بخوانید ـ حال بعد از سطوح را می گویم ـ این آقا ، مثلا تجارت و متاجر را درس می گفت ، آن آقا ، اجاره را می گفت ؛ آن آقا ، نکاح می گفت و .....  شما می رفتید پای درس این آقا و آن آقا می نشستید و بالاخره یکی را انتخاب می کرد ید . وقتی یکی را میکردید ، اگر از شما می پرسیدند که به چه دلیل ، آقای زید را انتخاب کردید ـ مثلا خمس می گوید ـ جواب شما که انتخاب کرده بودید ، این نبود که چون امروز ، مسائل خمس خیلی لازم است ، من می خواهم یاد بگیرم . جواب این بود که چون دیدم آدم محقق و خوش بیان و خوش اخلاق و متواضع و نورانی و اهل عبادتی است ، به درس او رفتم .بنابراین ، نه استاد و نه شاگرد ، به دنبال نیاز نمی رفتند . در هر صورت امروز در عصر تکنولوژی ، در عصر فناوری علم ، جهان پر پیچ و خم ، الکترونیک حوزه های علمیه به دنبال نیاز ها باشد.

امروزه یکی از اساسی ترین بحثهای که می تواند در بحث های فقه و اصول مطرح باشد مسائل مستدحثه نظیر :

اجاره رحم ، مرگ مغزی ، بانکداری اسلامی ، چک ، و هزاران مسائل دیگر که امروزه در عصر حاضر پیش روی است باشد .